ده سال پیش «دروازه» ظاهر شد و دنیای واقعی رو با قلمروی جادو و هیولاها پیوند داد. برای مبارزه با این جونورهای پست، مردم عادی قدرت های مافوق بشری دریافت کردن و به "شکارچی" معروف شدن. سونگ جین وو بیست ساله یکی از این شکارچیهاست، اما به دلیل قدرت رقت انگیزش در مقایسه با حتی یک رتبه-ای، به عنوان "ضعیف ترین جهان" شناخته میشه. با این حال، اون به طور خستگی ناپذیر هیولاها رو توی دروازههای رده پایین شکار میکنه تا هزینههای پزشکی مادرش رو پرداخت کنه. با این حال، این سبک زندگی فلاکت بار زمانی تغییر میکنه که جین وو، که معتقده تنها کسیه که توی ماموریتی که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته جون خودش رو از دست داده، سه روز بعد توی بیمارستان از خواب بیدار میشه و یک صفحه اسرارآمیز در مقابلش شناور میشه...